طرز فکر
از سال 1397 به لطف یکی از دوستان به نام مصطفی قائمی، با متمم اشنا شدم و طرز فکرم کلا تغییر کرد. خیلی از چیزها که برام ارزش بودن، بی ارزش شدن و هدف های جدید پیدا کردم.
بعد از اون دوران سعی کردم این طرز فکر، اهداف را در افراد مختلف جست و جو کنم. اما چند روز پیش بطور اتفاقی با یک راننده اسنپ کاملا احساس همفکری کردم و دقت کردم دیدم چقدر این منم.
یعنی تمام افکار، اهداف و صحبت های منو داشت تکرار میکرد. یک نسخه از من . حتی رفتار و گفتارشم شبیه خودم بود.
جالب بود. نمیدونم این طرز فکر ها از کجا میاد ولی اگر کنکاش میکردم احتمالا گذشته های مشابهی یافت میشد. اگرچه تا جاهایی که تعریف میکرد خیلی سرگذشت مشابهی داشتیم.
و اون مصاحبت کوتاه خیلی لذت بردم. امیدوارم هر جا هست موفق باشه :)
راستی جدیدا خودمو انداختم توی قرض و وام و بنظرم یه مرد تا زمانی که این کارو نکنه همیشه داره درجا میزنه . اتفاقا قرض و بدهی علاوه بر اینکه باعث حفظ سرمایه در برابر تورم میشه، باعث میشه بیشتر کار کنی و بیشتر ...
با توجه به اینکه خیلی وقت بود در حاشیه امن بودم و گرسنه نبودم، این کار باعث شد عطش دستیابی به موفقیت های بیشتر، در من زنده تر شود.
فاطمه ...
۱۶ شهریور ۱۴۰۴قرض و وام خوبه به شرطی که خیلی تو دردسر نیوفتید