NOTHING
10 سال پیش که کلاس بازیگری میرفتم، یه اجرای چند روزه در سالن تئاتر شهر داشتیم . یادمه یه روز اینقدر توی تمرین خوب بودم که شبش استاد زنگ زد و ازم تشکر کرد بابت انرژی ای که میگذاشتم.
اون شب کلی ازم تعریف کرد و میگفت بهم امیدواره. هیجان زده میشد از اجرای من و ... خلاصه که تهش رسید به بازیگری در تلویزیون صدا و سیما ممنوع التصویری (ممنوع التصویری رو شوخی کردم . ولی کلا دیگه به دلایل شخصی بازیگری رو کنار گذاشتم.)

بعد از اون 10 سال، امروز یکی از اون روزها بود که خیلی انرژی خوبی گرفتم. یه سناریو و یه ویدیو اینستاگرامی پیج رو رسوند به 1000 تا فالوئر . یهو ثبت نامی سایت چند برابر شد و ...

دوست داشتم این حس خوب رو اینجا ثبت کنم و هم یاد ایام قدیم رو کنم.
این حس خوب باید یادم بمونه . برای زمانی که افکار منفی به ذهنم رسید. همون افکاری که بعضی وقتا بهم میگه تو هیچی نمیشی . NOTHING